- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کس که بیند آن لعل خندان انگشت حیرت گیرد به دندان
2 با سرو قدت لاف بلندی از سر نهاده بالابلندان
3 راه غمت را با آن درازی پیمودم صد پی مشکین کمندان
4 جعد بنفشه در باغ بی تو صاحبدلان را بند است و زندان
5 هرگز نباشد مه نیمه تو گر خود به خوبی گردد دو چندان
6 درددل من دانی ولیکن رحمی نداری بر دردمندان
7 جامی پسندد صد رنج با خود جز رنج صحبت با خودپسندان