1 هر کس که توبه کرد بدور گل از شراب کی توبه اش قبول کند غافر الذنوب
2 تائب شدن بدور گل از لطف طبع نیست ساقی بیار باده علی رغم من یتوب
3 قطع تعلق از همه لذات کرده ام الا ز جام باده صافی و روی خوب
1 منت ایزد را که دیگر باره بی هیچ انقلاب بر سر اهل خراسان سایه گسترد آفتاب
2 تا ابد نتوان ادای شکر این کردن که باز مسند عزت مشرف شد بشاه کامیاب
1 خرم دلی که مجمع سودای حیدرست فرخ سری که خاک کف پای حیدرست
2 جائیکه جبرئیل بدانجا نمیرسد برتر هزار مرتبه ز آن جای حیدرست
1 شکر این دولت که یارد گفت ز اهل روزگار کز کمینه بنده یاد آورد شاه کامکار
2 شهریار ملک پرور پادشاه دین پناه آنکه دین و ملک را باشد بذاتش افتخار