هر که او دعوی مستی می‌کند از عراقی غزل 103

هر که او دعوی مستی می‌کند

1 هر که او دعوی مستی می‌کند آشکارا بت‌پرستی می‌کند

2 هستی آن را می‌سزد کز نیستی هر نفس صدگونه هستی می‌کند

3 هر که از خاک درش رفعت نیافت لاجرم سر سوی پستی می‌کند

4 دل که خورد از جام عشقش جرعه‌ای بی‌خبر شد، شور و مستی می‌کند

5 دل چو خواهم باختن در پای او جان ز شوقش پیش دستی می‌کند

6 چند گویی کو جفا تا کی کند؟ ای عراقی، تا تو هستی می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment