هر که چون سروم، گل اندامی از سلمان ساوجی غزل 96

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

هر که چون سروم، گل اندامی نداشت

1 هر که چون سروم، گل اندامی نداشت در جهان، از عیش خوش کامی نداشت

2 هر که در راهش، نشان را گم نکرد در میان عاشقان، نامی نداشت

3 گفت، پیشت می‌فرستم، باد را پیشم آمد، لیک، پیغامی نداشت

4 سرو خود را، با قدش می‌کرد راست چون بدیدم، نیک اندامی نداشت

5 هر که سر، در پای منظوری بتاخت راستی نیکو، سرآنجامی نداشت

6 دل به زلفت رفت، تا صیدست و دام هیچ صیدی این چنین دامی، نداشت

7 کرد زاهد منع من، نشنید دل پخته بود این دل، غم خامی نداشت

8 من لبت را، دل به رغبت داده‌ام ورنه، با سلمان لبت وامی نداشت

عکس نوشته
کامنت
comment