1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 کس فرستاد به سر اندر عیار مرا که: مکن یاد به شعر اندر بسیار مرا
2 وین فژه پیر ز بهر تو مرا خوار گرفت برهاناد ازو ایزد جبار مرا
1 حاتم طایی تویی اندر سخا رستم دستان تویی اندر نبرد
2 نی، که حاتم نیست با جود تو راد نی، که رستم نیست در جنگ تو مرد
1 دریغ! مدحت چون درو آبدار غزل که چابکیش نیاید همی به لفظ پدید
2 اساس طبع ثنایست، بل قویتر ازان ز آلت سخن آمد همی همه مانیذ
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به