بر سر عشق تو هرکس هست با از سلیم تهرانی غزل 210

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

بر سر عشق تو هرکس هست با من دشمن است

1 بر سر عشق تو هرکس هست با من دشمن است آنکه اشکی پاک می‌سازد ز چشمم دامن است

2 در کف او می به رنگ شبنم روی گل است بر میانش تیغ چون آب میان گلشن است

3 برنمی‌خیزیم از جای خود و آواره‌ایم دامن صحرای مجنون تو طرف دامن است

4 همچو من منصور را سامان رسوایی کجاست مایهٔ حلاجی او پنبهٔ داغ من است

5 کوچهٔ زنجیر را ماند به عهدش روزگار بس که از بیداد او هر خانه‌ای پر شیون است

6 دشمن جان است دل اهل محبت را سلیم یوسف ما را همیشه گرگ در پیراهن است

عکس نوشته
کامنت
comment