1 آن کس که به بندگی قرارش باشد با چون و چرای او چه کارش باشد
2 گر بنده ای اختیار در باقی کن آن خواجه بود که اختیارش باشد
1 ره پرخطر است زینهار آگه باش با هرک ره او طلبد همره باش
2 تسبیح و سجاده کفر و ایمان نبود مطلوب یکی است، راه گو پنجه باش
1 تا بتوانی مدام می باش به ذکر کز ذکر تو را راه نمایند به فکر
2 محرم چو شدی در حرم اجلالش بینی به عیان تو روی معشوقهٔ بکر
1 هر چند که در شهر به رندی فاشم وانگشت نمای جملهٔ اوباشم
2 یا رب تو مرا از درِ خود دور مکن مگذار که رسوای جهانی باشم