فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

هر که در عشق چو من عاجز از فروغی بسطامی غزل 197

غزل 197 ام از 549 غزلیات

هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد

1 هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد جای رحم است بر او گر همه کافر باشد

2 قاتلی خون مرا ریخت که مقتولش را باز بر سر هوس ضربت دیگر باشد

3 گر صبا دم زند از مشک ختن عین خطاست با دماغی که از آن طره معطر باشد

4 من ندانم که لب از وصف لبش بربندم سخن قند همان به که مکرر باشد

5 مشت خاکم ز لحد رقص کنان برخیزد وعده وصلش اگر در صف محشر باشد

6 پر کند سیل سرشکم ز میان بنیادش گر میان من و او سد سکندر باشد

7 خم آن طرهٔ مشکین و دل مسکینم مثل شهپر شاهین و کبوتر باشد

8 واقف از حال پراکنده‌دلان دانی کیست دل جمعی که در آن جعد معنبر باشد

9 گر تو در مجلس فردوس نباشی ساقی می ننوشم اگر از چشمهٔ کوثر باشد

10 در ره عشق اگر بخت فروغی این است یار باید که جفاکار و ستمگر باشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد

شاعر شعر هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد چه کسی است ؟

شاعر شعر هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد فروغی بسطامی می باشد.

شعر هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد چیست ؟

قالب شعر هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد غزل است

مضمون اصلی شعر هر که در عشق چو من عاجز مضطر باشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.