- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرکس که در حریم وصال تو محرم است اورا فراغت از غم و شادی عالم است
2 در مجلس شهود کسی را که بار شد فارغ ز جست و جو همه دم شاد و بی غمست
3 دل را صفا و نور بود از رخت ولی جانم ز فکر زلف پریشان چه درهم است
4 مونس نگشت با خرد و صبر یکنفس جانی که او بعشق تو پیوسته همدم است
5 هرکو ز جهل منکر ارباب معنی است دیو است اگر بصورت از اولاد آدم است
6 در راه فقر هرکه ز دنیا و دین گذشت او بایزید وقت خود و ابن ادهم است
7 دارد بجان تو چو اسیری سعادتی هر دل که او بدولت دیدار خرم است