- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که آزردی بکینش زو مدار امید مهر مار را چون دم زدی هم بایدش سر کوفتن
2 از خرد دورست فرصت با عدو دادن ز دست بعد از آن از راه حسرت دست بر سر کوفتن
3 پای را از دست نتوان دادن آنگه پی زدن خصم چون در حصن شد حاصل چه از در کوفتن
4 هر که اندر خر گه حزمست دستش میدهد میخهای خیمه را بر فرق اختر کوفتن
5 چرب و نرمی با عدو ناید گه شدت بکار آهن سرد است نتوانی بگوهر کوفتن
6 از تعصب کارها در گردن افتد مرد را بر علی واجب از آن شد باب خیبر کوفتن