1 هر که او راست گشت و روشن دل در سیه روز دهر بد روز است
2 شمع کو راست است و بزم افروز تا دم مردنش همه سوز است
1 مانده در کوی مغان تا ابدم عاشق و مست که شدم شیفته مغبچگان روز الست
2 سر نهم پیش قدح همچو صراحی هر دم در خرابات مغان تا شده ام باده پرست
1 ای ز رویت ماه را صدگونه تاب مه مگو باشد سخن در آفتاب
2 غیر در کویت عذابم می کند هیچکس نشنیده در جنت عذاب