1 هر که وجه معاش خود دارد وز کسی هم نمیرسد ستمش
2 در جهان پادشاه وقت خودست چیست از پادشاه وقت کمش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 این منم باز که در باغ بهشت افتادم وز سفر کآن بحقیقت سقرست آزادم
2 این نه خوابیست که می بینم اگر پنداری کز پس آنهمه اندوه چنین دلشادم
1 ساقی الاصحاب مائا بارقا کالنار هات لا تدافعنی و سافحنی به واذکر ولات
2 ای برخ مانند آتش وی بلب آب حیات کشتئی میران ز دریای غم ار خواهی نجات
1 چون نگارم گوی مه از غالیه چوگان کند عاشقانرا دل زغم چون گوی سرگردان کند
2 گر نسیم صبحدم بر خاک کویش بگذرد قیمت مشک ختائی در جهان ارزان کند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به