-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که دل در خم آنزلف پریشان دارد داند آنحال که گو در خم چوگان دارد
2 چشم من دیده منجم بشب هجر و بگفت نظری هست در این خانه که باران دارد
3 میزند خون دلم موج همی بر سر موج قلزم دیده ام امشب سر طوفان دارد
4 آورد موج سرشکم در خونین بکنار کی چنین لؤلؤ مرجان کون عمان دارد
5 ایمن از آفت اهریمن خط کی ماند خاتم لعل تو گر نقش سلیمان دارد
6 اگر آن پنجه سیمین و کمند گیسوست دست بربسته دو صد رستم دستان دارد
7 مرغ روح است پرافشان بهوای قد تو گرد سرو چمن از فاخته افغان دارد
8 دردمند غم عشقیم طبیبا بگذر این نه دردیست که پنداری درمان دارد
9 هست بیشک خبر از سینه صد چاک منش هر که اندر نظر آن چاک گریبان دارد
10 چشم تو منظر زیبای تو در آینه دید خبر ازحالت آشفته حیران دارد