هر کس شود اسیر تو بالا از جویای تبریزی غزل 396

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

هر کس شود اسیر تو بالا بلند شوخ

1 هر کس شود اسیر تو بالا بلند شوخ از خود رود به دوش فغان چون پسند شوخ

2 بیرون کسی ز دائرهٔ حکم زلف نیست برگردن که حلقه نزد این کمند شوخ

3 ترسم که چون نبات لبش را دهد گداز ترخنده های آن صنم نوش خند شوخ

4 شلاق تر زنرگس بیمار او کجاست خواهی اگر مصاحبت دردمند شوخ

5 از باد پای عمر مجو آرمیدگی جویا عنان گسسته رود این سمند شوخ

عکس نوشته
کامنت
comment