1 پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه کیست داند که چاک سینهٔ ما شاهراه کیست
2 هر کوچه ز انتظار تو، تار نظاره ای ست هر جاده در ره تو، گریبان پاره ای ست
3 چون موج، سرگران گذرم ز آب زندگی در سایهٔ قد تو،که عمر دوباره ای ست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آلودهای به خون من جان نثار دست کارم تمام تا نکنی بر مدار دست
2 باید نوازشی دل بی طاقت مرا گاهی بکش به سلسلهٔ تابدار دست
1 وفاپیشگان، دوستداران خدا را بگویید آن یار دیر آشنا را
2 که بیگانگی تا کی و چند، ظالم؟ چه شد مهربانی، چه آمد وفا را؟
1 چشمم گشوده است در فیض نوبهار از داغ، ریخته ست دلم طرح لاله زار
2 منت خدای راکه به عون عنایتش منت پذیر نیستم از خلق روزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **