1 هر که از طاعت بسیار در افتاد بعجب چون عزازیل شود مستحق لعن و تفو
2 گر ته طاعت ما را که گنه چاک ز دست سهل باشد کندش تو بیک لحظه رفو
3 هر گناهی که کند بنده خداوندش اگر نکند عفو مر او را نتوان گفت عفو
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 صبا بهر شکن از زلف او که تاب دهد شکست عنبر سارا و مشک ناب دهد
2 نگار من چو بعزم صبوح برخیزد زمانه چهره بمهر سپهر تاب دهد
1 صنما حال زار من بنگر با غمت کارزار من بنگر
2 در غم لعل گوهر افشانت جزع یاقوتبار من بنگر
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **