هر که محو جلوهٔ جانان از جویای تبریزی غزل 644

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

هر که محو جلوهٔ جانان شود، جانان شود

1 هر که محو جلوهٔ جانان شود، جانان شود قطره، عمان می شود چون واصل عمان شود

2 همچو آن بلبل که بر روی گل مستی کند بوسه از لبها به رخسار تو بال افشان شود

3 پای مژگانت ز گرد سرمه می آید به سنگ این سزای آنکه از چشم تو روگردان شود

4 محو دیدار تو از فیض نگاه چشم پاک همچو شبنم می تواند پای تا سرجان شود

5 نشتر مژگانش از بس زهر چشم آلوده است شمع آسا هر رگم در استخوان پنهان شود

6 پرده پوشی بیشتر رسوا کند دیوانه را همچو صحرا گر همه دامن بود عریان شود

7 ز اهل دل جویا مجو عیب گرانجانی که در چون به حد ذات خود کامل بود غلطان شود

عکس نوشته
کامنت
comment