- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که تواند که فرشته شود خیره چرا باشد دیو و ستور
2 تا نکنی ای پسر ناخلف ملک پدر در سر شیرین و شور
3 چیست جهان قعر تنور اثیر خود چه تفرج بود اندر تنور
4 جان که دلش سیر نگردد زتن مرغ و قفس نیست که مرده است و گور
5 خشم چو دندان بزند همچو مار حرص چو دانه بکشد همچو مور
6 طیره توان داد ملک را به قدر سخره توان کرد فلک را به زور
7 چشمهٔ خورشید شو از اعتدال تا برهی از قصب و از سمور
8 خاک به شهوت مسپر چون سپهر تا نه زنت غتفره گیرد نه پور
9 بو که گریبانت بگیرد خرد خود که گرفتست گریبان عور
10 گیر که گیتی همه چنگست و نای گیر که گردون همه ماهست و هور
11 طبع ترا زانچه که گوشیست کر نفس ترا زانچه که چشمیست کور