هر که او را چشمه حیوان از آشفتهٔ شیرازی غزل 355

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

هر که او را چشمه حیوان زکنج لب بجوشد

1 هر که او را چشمه حیوان زکنج لب بجوشد لاجرم خضر خط او دیبه خضرا بپوشد

2 گر بشیرت بوی پیراهن سوی یعقوب آرد یوسف و مصر و رلیخا را بآن بو میفروشد

3 شمع گو چندان مپوشان چهره در فانوس از کین تا بود پروانه را پر در وفا داری بکوشد

4 برنشین ای آه در دل برنشان این آب چشم سوخته دودی ندارد پخته بر آتش نجوشد

5 من ز شوق مرتضی آشفته نالم تا بگویند زآتش سودای گل بلبل به گلشن می‌خروشد

عکس نوشته
کامنت
comment