هر که در این در ز راه صدق درآید از سعیدا غزل 332

هر که در این در ز راه صدق درآید

1 هر که در این در ز راه صدق درآید بایدش اول ز خویشتن به درآید

2 خانهٔ فقر است جای ما و منی نیست شاه جهان است یا گدا اگر آید

3 آن ز عمل های باطل است مشو خوش آنچه ز اعمال نیک در نظر آید

4 از ره عبرت ز خویش هر که سفر کرد گر به خود آید عزیز و معتبر آید

5 جسم گل آلوده ات نه کاسهٔ چین است چون شکند باز از او صدا به درآید

6 این دل دیوانه را به زلف ببندید گر به دو زنجیر، او ز عهده برآید

7 دوری خویش آن زمان ملاحظه افتد هر که ز خود یک دو گام پیشتر آید

8 من ز سر خود گذشته می روم این راه یار سعیدا مگر که سر بسر آید

عکس نوشته
کامنت
comment