- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که در میکده عشق شد امروز مقیم نیست فردا بدلش آرزوی باغ نعیم
2 گر بپاداش عمل دوزخیم من چه عجب بنشان آتش هجران که عذابیست الیم
3 گو شفاعت نکند مست مرا زاهد شهر بر سر خوان لئیمان نرود مرد کریم
4 خوی بدرا نشود یار مگر مرد غیور حسن را بار کشی نیست مگر عشق سلیم
5 گنه هر دو جهان خاص من ار شد غم نیست که خداوند کند عفو بالطاف عمیم
6 بیم و امید زحقست مرا باده بیار که مرا نیست از این خلق نه امید و نه بیم
7 بود آشفته هواخواه حسین شاه حجاز که سرو جان بره دوست نموده تسلیم