- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر که را در دو جهان همچو تو یاری باشد یا به دست دل او چون تو بهاری باشد
2 کی کند بس ز تماشای گلستان رخت خاصه کز وصل تواش بوس و کناری باشد
3 بر سر چشمه ی چشمم بنشین تا گویم جای سرو و چمنی هم به کناری باشد
4 گذری کن به سوی ما ز سر لطف دمی زآنکه سروش به سر خاک گذاری باشد
5 گر گذاری بودم در دل تو نیست عجب زآنکه از خس دل دریاش چه عاری باشد
6 باده ی عشق ترا مستی از آن بیشترست که به یک جرعه مرا دفع خماری باشد
7 به شب زلف تو و روز رخت بتوان دید گرچه در جمله جهان لیل و نهاری باشد