- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان گشته در دیوار پشت چین پیشانی نهان
2 بسکه از بیم تو دزدیم نفس در جیب دل می چکد از مد آهم خون چو شاخ ارغوان
3 عنکبوت آسا دوم سوی تو بر تار نگاه از طلب هرگز نمانم گرچه گشتم ناتوان
4 قد ز بار حرص در ایام پیری گشته خم در خور بازوی طاقت نیست زور این کمان
5 هرگز از جوش حیا جویا نشد دمساز دل با وجود آنکه دارد چشمش از مژگان زبان