1 که خواهد کرد یاد از خستگان بی نوا آنجا؟ شکایت نیست اینجا محرم ومهر و وفا آنجا
2 من سرگشته، دور از کوی جانان با که درسازم؟ دل آنجا، دلبر آنجا، مطلب آنجا، مدعا آنجا
1 خواهم درین گلستان، دستوری صبا را تاگرد سر بگردم، آن یار بی وفا را
2 تا خرقه می پذیرد، در رهن باده ساقی ای محتسب صلایی، پیران پارسا را
1 شتابان از جهان چون برق رفتن خوش بود ما را که از داغ عزیزان نعل بر آتش بود ما را
2 گریبان را به دست عقل دادن نیست دانایی درین وادی جنونی تا گریبانکش بود ما را
1 مشکینه طرّه ای به شب عنبرین لباس آمد به خواب من پی آشفتن حواس
2 نی شب، سواد چشم غزالان خوش نگه نی خواب، سرمهٔ نظر پاک حق شناس