- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گردد کسی کی کامیاب از وصل یاری همچو تو مشکل که در دام کسی افتد شکاری همچو تو
2 خوبان فزون از حد ولی نتوان به هر کس داد دل گر دل به یاری کس دهد باری به یاری همچو تو
3 چون من نسازی یک نفس با سازگاری همچو من پس با که خواهد ساختن ناسازگاری همچو تو
4 چون من به گلگشت چمن چون بشکفد آن تنگدل کش خار خاری در دل است از گلعذاری همچو تو
5 رفتی و غمها در دلم خوش آنکه باز آیی و من گویم غم دل یک به یک با غمگساری همچو تو
6 از یار بگسل ای رقیب آخر زمانی تا به کی باشد گلی مانند او پهلوی خاری همچو تو
7 هاتف ز عشقت میسزد هر لحظه گر بالد به خود جز او که دارد در جهان زیبانگاری همچو تو