-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 چشم مهجور کی بود خوابش که بر آبست صبر و پایابش
2 حاش لله اگر بیارامد آنکه کشتی شکسته سیلابش
3 نبودش اشتیاق آب بسر ماهئی کاوفتد بقلابش
4 هر که دارد هوای صحبت دوست گو ببر جورها زاصحابش
5 طالب بارگاه سلطانی نازو منت کشد زبوابش
6 دردمندی که شد زعشق علیل نیست جز بوسه تو جلابش
7 هر که مستسقی است از تف هجر نکند غیر وصل سیرابش
8 دل من با رخت نمی تابد نقص باشد کتان زمهتابش
9 وه چه بازی بود محبت را که بشش در درند احبابش
10 یک شب آشفته و حکایت زلف مختصر کن مده تو اطنابش
11 کشته عشق را دیت بمثل گوسفند است و تیغ قصابش
12 گر کنی غوص بحر وحدت را جز علی نیست در نایابش