ما را ز عشق کی بود از حکیم نزاری قهستانی غزل 95

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

ما را ز عشق کی بود ای دل به جانت نجات

1 ما را ز عشق کی بود ای دل به جانت نجات روزی که نامِ عشق بر افتد ز کاینات

2 بگرفت چار سویِ وجودم بلایِ عشق وز هیچ سو گریز ندارم ز شش جهات

3 ناممکن است کز دلِ احبابِ مهربان بیرون شود محبّتِ یارِ شریف ذات

4 جانا ، دلا ،خلاصه ی عشقا به صد زبان ناید کمالِ حسنِ تو در حیّزِ صفات

5 گر بشنود حسنِ تو آوازه بت پرست رغبت کند به عزمِ زیارت به سومنات

6 سر پیشِ روی بت ننهادی به سجده باز با لات اگر مطالعه کردی مطیعِ لات

7 خلقی به تشنگی چو سکندر بمانده اند در ظلمتِ تحیّر از آن چشمه ی حیات

8 تا نیل بر کرانه ی ماهت کشیده اند عشّاق را ز دیده روان کرده ای فرات

9 تا کی بود نزاریِ بی چاره ذرّه وار سرگشته در هوایِ تو بی صبر و بی ثبات

عکس نوشته
کامنت
comment