محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی
محتشم کاشانی

که گمان داشت که روزی تو از محتشم کاشانی غزل 185

غزل 185 ام از 972 غزلیات

که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد

1 که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد روز ما را ز شب تیره بتر خواهی کرد

2 خیمه در کوه و بیابان زده با لاله ز حان خانهٔ عیش مرا زیر وزبر خواهی کرد

3 که برین بود که من گشته ز عشقت مجنون تو ره بادیه را بیهوده سر خواهی کرد

4 سوی دشت آهوی خود را به چرا خواهی برد آهوان را ز چراگاه به در خواهی کرد

5 که خبر داشت که یک شهر در اندیشهٔ تو تو نهان از همه آهنگ سفر خواهی کرد

6 محملت را تتق از پردهٔ شب خواهی بست ناقه‌ات زاهدی از بانگ سحر خواهی کرد

7 کس چه دانست شد من که بر هجر و وصال ملک را حصه به میزان نظر خواهی کرد

8 دست از صاحبی ملک دلم خواهی داشت هوس یوسف مصری دگر خواهی کرد

9 که در اندیشهٔ این بود که از جیب غرور سر جرات تو برین مرتبه برخواهی کرد

10 این زمان تاب ببینم چقدر خواهی داشت این زمان صبر ببینم چقدر خواهی کرد

11 نه رخ از هم رهی اهل نظر خواهی تافت نه ز بدبین و ز بد خواه حذر خواهی کرد

12 محتشم گفتم از آن آینه رو دست مدار رو به بی‌تابی و بی‌صبری اگر خواهی کرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد

شاعر شعر که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد چه کسی است ؟

شاعر شعر که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد محتشم کاشانی می باشد.

شعر که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد چیست ؟

قالب شعر که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد غزل است

مضمون اصلی شعر که گمان داشت که روزی تو سفر خواهی کرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر