- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی دیده تنها چو دل آغشته به خون است؟ سر تا قدم ما چو دل آغشته به خون است
2 ما و حرم عشق، که از گریهٔ احباب دیوار و در آنجا، چو دل آغشته به خون است
3 بازآ که مرا دیده جدا ز آن گل عارض از خار تمنّا، چو دل آغشته به خون است
4 از جوش غمت حوصله بر درد، کمی کرد اینجاست که دریا چو دل آغشته به خون است
5 ز آن رخنه که افتاده به جیب مه کنعان دامان زلیخا چو دل آغشته به خون است
6 این رحم، که آموخت شکار افکن ما را؟ سرتاسر صحرا چو دل آغشته به خون است
7 خاموش حزین ، کز نفس سینه خراشت مجموعهٔ انشا، چو دل آغشته به خون است