1 که گفت پرده بر افکن ز روی مرد افکن که شد بریده ترنج و کف جهان از زن
2 زبان یوسف اگر در نریختی به سخن به لعل چشم زلیخا نگشتی آبستن
3 چه خار بود که در دامن دلی آویخت که شد در یده گل باغ حسن را دامن
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 کجاست آن صنم سرو قد سیم اندام کجاست آن بت خورشید روی ماه غلام
2 شگرف شاهد شمشاد قد شیرین لب همای فاخته طوق و تذرو کبک خرام
1 زندگانی شهریار زمین خسرو روزگار رکن الدین
2 شیر پر دل اتابک اعظم فخر و زیب زمان وزین زمین
1 حس جهانگیر تو مملکت جان گرفت کفر سر زلف تو عالم ایمان گرفت
2 دل چو نسیم تو یافت جامه به صد جادرید دیده چو روی تودید ترک دل و جان گرفت
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **