- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی که از اِلم عشق بی دماغ شود عجب به همره جانان به گشت باغ شود
2 چراغ انجمن طور اگر دهد پرتو ز خاک بادیه هر ذره شبچراغ شود
3 چراغ تیره شبم بی رخت چراغ دگر است نقاب را بگشا تا شبم چراغ شود
4 به داغ تشنگی آسوده ام در آن وادی که شعله از نم آب حیات داغ شود
5 تذرو و فاخته از بس نفاق ورزیدند بدان رسید که بلبل انیس زاغ شود
6 ز بس که داده به عرفی عجب متاع فراغ قرارداد که نبود اگر فراغ شود