- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 که داند که در وحدت و انزوا چه آسایش جان بمن میرسد
2 گشاد است بر من ریاضی کز آن خرد را نسیم سمن میرسد
3 دمادم لطیفی دگر نزد من ز آزادگان ز من میرسد
4 رسد هر زمانم بدل دلبری چو سروی که سوی چمن میرسد
5 بر او زیور عقده ای گران ز عمان و ملک یمن میرسد
6 بقیمت بر اهل دانش چنان که نقد روانش ثمن میرسد
7 معاشی بمن ز آسیای زبر بلا زحمت کیل و من میرسد
8 نه من بر کسی منتی مینهم نه بر من مشقت بمن میرسد
9 شد ابن یمین فارغ از خلق از آن که رزقش چو سلوی و من میرسد