جامی

جامی

جامی
جامی

آن کیست سواره که بلای دل و دین است از جامی غزل 148

غزل 148 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

آن کیست سواره که بلای دل و دین است

1 آن کیست سواره که بلای دل و دین است صد خانه برانداخته در خانه زین است

2 ماهی ست درخشنده چو بر پشت سمند است سروی ست خرامنده چو بر روی زمین است

3 آشوب جهان است اگر اسپ سوار است آسایش جان است اگر بزم نشین است

4 در آتش و آبم ز دل و دیده چو دیدم کافروخته رخسار و عرق کرده جبین است

5 برتافت ز من رو گره افکند در ابرو اینک سر و شمشیر اگر بر سر کین است

6 گر قصه خود عرضه رایش نتوان کرد صد شکر خدا کو همه دان و همه بین است

7 گفتم که سخنرانی جامی ز لب توست از پسته شکر ریخت که آری سخن این است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن کیست سواره که بلای دل و دین است

شاعر شعر آن کیست سواره که بلای دل و دین است چه کسی است ؟

شاعر شعر آن کیست سواره که بلای دل و دین است جامی می باشد.

شعر آن کیست سواره که بلای دل و دین است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آن کیست سواره که بلای دل و دین است چیست ؟

قالب شعر آن کیست سواره که بلای دل و دین است غزل است

مضمون اصلی شعر آن کیست سواره که بلای دل و دین است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی