- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کیست آن کس که تو را دید و نشد حیرانت بعد از امروز سر ما و خط فرمانت
2 گر تو را رغبت جانست به ترکش اولی قدمی نه که شوم بر سر ره قربانت
3 دست من گیر که از پای درآیم ور نه بر سر راه اجل دست من و دامانت
4 ای دل غمزده با درد دلارام بساز که همان درد به هر حال به از درمانت
5 چند افسوس و فریبم دهی ای جان و جهان چند خواری کشم از حیله و از دستانت
6 گر ز گلزار رخت باد صبا بویی برد مکن اندیشه چه نقصان بود از بستانت
7 گر تو باری ز سر ناز به بستان تازی ای بسا دل که برد گوی خم چوگانت