- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنکه دل بر دست و دارد قصد جان پیداست کیست وآنکه رو بنمود و دل برد از میان پیداست کیست
2 آنکه از هر ضرب شمشیرش دمادم میرسد عاشقان را صد حیات جاودان پیداست کیست
3 آنکه از روی حقیقت عاشق و معشوق اوست در میان هر دو هم خود ترجمان پیداست کیست
4 آنکه مشکلهای رمز عشق را بر عاشقان می کند روشن بصد لطف بیان پیداست کیست
5 هرکسی از شکر شکر لبش گوید سخن در میان شاکران شیرین زبان پیداست کیست
6 در حقیقت گرچه فرزندان عشقند این همه ارشد اولاد و فخر دودمان پیداست کیست
7 گر کسی کژ مژ رود، یعنی که جامی خورده ام غرق خمهای شراب لامکان پیداست کیست
8 هر دو عالم پر شد از نام و نشان یار و باز در دو عالم یار بی نام و نشان پیداست کیست
9 قاسمی در عشق رسوا شد بکام دشمنان آنکه می نوشد بکام دوستان پیداست کیست