- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کیست که آرد گهی باز زماه خرگهی تا که مشام جان به تو تازه کنیم گه گهی
2 صبح بود بعاشقان گر چه نتابد آفتاب پرده اگر فروهلد در شب ماه خرگهی
3 صبر زعاشقان مجو ایکه بعقل غره ای منع دل از چه میکنی ایکه نداری آگهی
4 ایکه بنعمت اندری تن زچه پروری ببین اسب رود به لاغری گاو بماند زفربهی
5 ای خم طره تو چین آن سر زلف را مچین حیف بود که عمر ما روی نهد بکوتهی
6 گوی بخورد صولجان هیچ نکرد از او فغان چند خروش میکنی ای دهل میان تهی
7 همچو رخت در آسمان ماه کجا تمام هست با چو قدت ببوستان سرو کجا بود سهی
8 نافه گشاست زلف او آشفته نفخه ای بجو خیز که داغ اندرون روی نهاده بربهی
9 گمشده طریقتم رانده از شریعتم ای شه رهنما علی رحم کنی تو بر رهی