- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی که مدت سی سال شعر باطل گفت خدای بر همه کامیش داد پیروزی
2 کنون که روی نهد جمله در حقیقت شرع چه اعتقاد کنی باز گیردش روزی
3 برو که عاقل از این اختیار آن بیند که کشت تشنه نبیند ز ابر نوروزی
4 ز شعر نفس تو آن بارهای عار کشید که چون هلال به طفلی درآیدش کوزی
5 ز شرع جان تو آن شعلهای نور کشد کزو به هر فلکی آفتابی افروزی
6 ولیک تا تو همان عود وزن میسازی ولیک تا تو همان عود بحر میسوزی
7 تو حرف شرع کی آری برون ز مخرج شعر تو علم آنت نباشد کزین در آن توزی
8 توراء شرع به آخر همی بری و خطاست چو عین شعر به آخر بری بیاموزی