که دارد در دو عالم از جهان ملک خاتون غزل 1302

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

که دارد در دو عالم چون تو یاری

1 که دارد در دو عالم چون تو یاری به قد سرو سهی رخ چون نگاری

2 وفا در دل نداری یک سر موی به میدان جفا چابک سواری

3 دلم فرسود در بند فراقش ندارم بر وصالش اختیاری

4 دل مسکین ما از پا درآمد نمی افتد به دست ما نگاری

5 اگرچه بار دارم بر دل از تو بجز عشقت ندارم هیچ کاری

6 ز چشمت مستم ای دلدار و دارم ز لعل دلکشت در سر خماری

7 نشستم بر سر خاک رهت خوش چو سرو ناز کن بر ما گذاری

8 به جان آمد دلم از بردباری نظر سوی جهان انداز باری

9 نظر بر من نکرد آن سرو آزاد جهان را نیست پیشش اعتباری

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر