محمد بن منور

محمد بن منور

محمد بن منور
محمد بن منور

آورده‌اند از محمد بن منور اسرار التوحید 80

اسرار التوحید 80 ام از 444 باب دوم - در وسط حالت شیخ - فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته

آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ...

آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ کنیزک را بخواجه بوطاهر داد، کنیزک بخدمت شیخ آمد و بگریست و گفت ای شیخ من هرگز ندانستم کی تو مرا از خدمت خویش دور گردانی! شیخ گفت بوطاهر هم پارۀ ازماست،ترا بحکم او می‌باید بود، ما ترا از خدمت خویش دور نمی‌کنیم. آنگه آن کنیزک بخدمت بوطاهر می‌بود و خدمتهای شیخ بدست خود می‌کرد و در راه دین اعجوبۀ گشت و او را حالتی نیکو بود چنانک یک روز شیخ وی را گفت: ,

2 از ترکستان کی بود آرندۀ تو گو رو دیگر بیار مانندۀ تو

و آن کنیزک والدۀ خواجه بوالفتح شیخ بود. ,

ما می‌شدیم تا بحد کوهستان بدیهی رسیدیم کی آنرا طرق خوانند. آنجا فرود آمدیم و گفتیم اینجا هیچ کس بوده است از پیران؟ گفتند بلی یکی بوده است کی او را دادا گفته‌اند. بسر خاک آن پیر آمدیم و زیارت کردیم و آسایشی تمام یافتیم. جماعتی از دیه بیرون آمدند، گفتیم کسی باید که دادا را دیده بود. گفتند کی پیریست دیرینه، او دیده است. کس فرستادیم تا او را آوردند. مردی بود بشکوه، از وی پرسیدیم که ای پیر دادا را دیدی؟ گفت کودک بودم کی او را دیدم. گفتیم که از وی چه شنیدی؟ گفت مرا پایگاه آن نبود که من سخن او را دانستمی لکن یک سخن یاد دارم از آن او. گفتیم برگوی. گفت روزی مرقع داری درآمد به نزدیک او و سلام گفت و گفت پای افزار بیرون کنم ایها الشیخ کی بتو بیاسایم کی در همه عالم گشتم هیچ نیاسودم و نه نیز آسودۀ را دیدم. دادا گفت ای غافل، چرا از همگی خویش دست بنداشتی تا هم تو بیاسودیی و هم خلقان بتو بیاسودندی؟ ما گفتیم تمام سخنی گفته است، مقصود ما برآمد، رنجه شدی. بازجای شو. آنگاه شیخ روی با یکی از قوم کرد و گفت: ماکلّ هذا الّا نفسکَ اِنَّ قَتَلْتَها واِلّا قَتَلَتْکَ و اِنْ صَدَمْتَها و اِلّا صَدَمَتْکَ و اِنْ شَغَلْتَها وَ اِلَّا شَغَلَتْکَ. پس شیخ گفت: لا یَصلُ الْمَخْلُوقُ اِلَی الْمَخْلُوِقِ اِلّا بِالسَّیر اِلَیْه وَلایَصلُ المَخْلوقُ اِلَیَ الخالِقِ اِلّا بالصَّبْرِ عَلَیه وَ الصَّبرُ عَلَیه بِقَتْل النَّفْسِ وَ الْهَوی فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْه حقّا. ,

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ...

شاعر شعر آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ... چه کسی است ؟

شاعر شعر آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ... محمد بن منور می باشد.

شعر آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ... در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ... چیست ؟

قالب شعر آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ... اسرار التوحید است

مضمون اصلی شعر آورده‌اند کی شیخ را بازرگانی کنیزکی ترک آورده بود و آن کنیزک خدمت شیخ می‌کرد و کنیزکی نیکو اعتقاد بود. شیخ... چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر