کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

کی چاره درد من بیچاره ندانست از کمال خجندی غزل 212

غزل 212 ام از 1252 غزلیات

کی چاره درد من بیچاره ندانست

1 کی چاره درد من بیچاره ندانست دل خون شد ازین درد و جز این چاره ندانست

2 دردم به طبیب ار چه بدینگونه نگفتند چون بود که از گونه رخساره ندانست

3 در تجربه سنگدلان سخت خطا کرد آنکس که دلت سخت تر از خاره ندانست

4 در مطبخ عشق تو کباب دل ما را لذت به از آن غمزه خونخواره ندانست

5 دانست دل غمزده دفع همه اندوه دفع غم معشوق ستمکاره ندانست

6 شد عمر طلبکار برای طلب آخر آخر خبری از دل آواره ندانست

7 مژگان کمال این همه سوزن چه دهد آب چون دوختن خرقه صد پاره ندانست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کی چاره درد من بیچاره ندانست

شاعر شعر کی چاره درد من بیچاره ندانست چه کسی است ؟

شاعر شعر کی چاره درد من بیچاره ندانست کمال خجندی می باشد.

شعر کی چاره درد من بیچاره ندانست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر کی چاره درد من بیچاره ندانست چیست ؟

قالب شعر کی چاره درد من بیچاره ندانست غزل است

مضمون اصلی شعر کی چاره درد من بیچاره ندانست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر