- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا کی از سبوی می گزیر است که در روز خمارم دستگیر است
2 به نامه چون نویسم راز دل را حدیثم شعله و کاغذ حریر است
3 دل دیوانه ای در بند دارم نفس در سینه ام زنجیر شیر است
4 ز سودای دلم او را زیان نیست ندانم از چه زلفش شانه گیر است
5 غنی خوشدل شود از مرگ محتاج چو میرد تشنه ای، عید غدیر است
6 سلیم انفاس او تأثیر دارد نسیم صبح، فرزند دو پیر است