- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من کیستم ز خنجر بیرحم قاتلی در خون خویش غوطهزنان مرغ بسملی
2 آمد بدلبری بت شیرین شمایلی میدادمش بدست اگر داشتم دلی
3 مرگ ز بیم هجر رهاند وز امید وصل چو غرقه چان سپرد چه بحری چه ساحلی
4 افتاد دلبری ز قفای دلم ببین صیاد زیرکی ز پی صید غافلی
5 اجر شهادتش نبود اگر طلب کند در حشر خون خویش شهیدی ز قاتلی
6 بازآ که گشت موسم گل چند سو زدم داغی زهر گلی که برآرد سر از گلی