- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کدام عهد نکویان عهد ما بستند به عاشقان جفاکش که زود نشکستند
2 خدا نگیردشان گرچه چارهٔ دل ما به یک نگاه نکردند و میتوانستند
3 نخست چون در میخانه بسته شد گفتم کز آسمان در رحمت به روی ما بستند
4 مکن به چشم حقارت نظر به درویشان که بینیاز جهانند اگر تهی دستند
5 حریف عربدهٔ می کشان نهای ای شیخ به خانقاه منه پا که صوفیان مستند
6 غم بتان به همه عمر خوردم و افسوس که آخر از غمشان مردم و ندانستند
7 ز جور مدعیان رفت از درت هاتف غمین مباش گر او رفت دیگران هستند