- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کدام سر که ندارد دماغ سودایی کدام دل که بود خالی از تمنایی
2 کجاست پای روانی کدام دست و دل است نیست بسته به زنجیر زلف زبانی
3 مکن ملامتم ای مدعی در این دعوی هست در سر هر کس به قدر سودایی
4 چو صبح اگر نفسی میزنم ز مهر مهیست بود هر آینه این دم زدن هم از جایی
5 بیا و سرو قد خویش عرضه کن بر ما همچو سرو قدت نیست مجلسآرایی
6 حدیث سرو چمن با قدت نباید راست که پیش او نتوان گفت زیر و بالایی
7 چنان ربوده حسن تو شد وجود کمال که هیچگونه ندارد به خویش پروایی