کدام سر که ندارد دماغ سودایی از کمال خجندی غزل 1041

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

کدام سر که ندارد دماغ سودایی

1 کدام سر که ندارد دماغ سودایی کدام دل که بود خالی از تمنایی

2 کجاست پای روانی کدام دست و دل است نیست بسته به زنجیر زلف زبانی

3 مکن ملامتم ای مدعی در این دعوی هست در سر هر کس به قدر سودایی

4 چو صبح اگر نفسی می‌زنم ز مهر مهیست بود هر آینه این دم زدن هم از جایی

5 بیا و سرو قد خویش عرضه کن بر ما همچو سرو قدت نیست مجلس‌آرایی

6 حدیث سرو چمن با قدت نباید راست که پیش او نتوان گفت زیر و بالایی

7 چنان ربوده حسن تو شد وجود کمال که هیچگونه ندارد به خویش پروایی

عکس نوشته
کامنت
comment