کدام سرو به بالای دوست از جهان ملک خاتون غزل 92

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

کدام سرو به بالای دوست ماند راست

1 کدام سرو به بالای دوست ماند راست بگو دلا و به بستان نظر کن از چپ و راست

2 نگاه کردم و دیدم ز دور می آمد نگار و سرو به پیشش به یک قدم برخاست

3 نه سرو بود و نه طوبی صنوبری دیدم میان باغ و یقین شد که قد دلبر ماست

4 به سرو گفت که بنشین ز پا به پیش قدم تو سرکشی به وجود منی چنین نه رواست

5 به لرزه در قدمش اوفتاد و گفت منم کمینه چاکر آن قامتت که بس زیباست

6 گل از فروغ رخت در چمن ز بار بریخت مه دو هفته بدیدش ز شرم او می کاست

7 دلم ببرد ز دست و سپرد ترک خطا به ابروی کج و زلفش که پر ز چین و خطاست

8 به غمزه خون جهانی بریخت آن دلبر دلم ببرد به دزدی ز چشم او پیداست

9 کسی به قدّ توأش دست رس کجا باشد کنون چو زیر فلک کار قامتت بالاست

عکس نوشته
کامنت
comment