-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه خوش باشد که باشد در بهارم کنار جوی و سروی در کنارم
2 گهی باشد به سبزه افت و خیزم گهی باشد به ساغر گیر و دارم
3 بود چون آب چشم و آتش دل تذروان بر کنار جویبارم
4 ز دست ساقی گلرخ دمادم می گلگون کند دفع خمارم
5 همینم گر بود ارزانی از چرخ توقع شوکتی دیگر ندارم
6 بلندان را چو آخر خاکساریست بحمدالله کز اول خاکسارم
7 ز بت گردید سوی قبلهام رو ز پیر دیر ازین رو شرمسارم
8 خودی از خود بیفکندم چو فانی سبکتر شد براه عشق بارم