جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

هر کجا می نیست گر گلشن از جویای تبریزی غزل 349

غزل 349 ام از 1266 غزلیات

هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است

1 هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است سرو و گل کی جانشین شیشه و پیمانه است

2 با زبان حال در رفتن ز خود گوید حباب همدمان در بزم یکرنگی نفس بیگانه است

3 عاقل است آنکه که بر نادانی خود قائل است هر که دانا می شمارد خویش را دیوانه است

4 در گلستانی که ریزد سرو من رنگ خرام نکهت گل گرد راه جلوهٔ مستانه است

5 در ریاض دهر ناکامی گل دون فطرتی است کامیابی در رکاب همت مردانه است

6 هر که دولتمندتر حرصش به دنیا بیشتر پای تا سر گوهر شهوار آب و دانه است

7 در هوای شمع، آن رخسار از بس می تپد مردمک در دیده ام جویا دل پروانه است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است

شاعر شعر هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است چه کسی است ؟

شاعر شعر هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است جویای تبریزی می باشد.

شعر هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است چیست ؟

قالب شعر هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است غزل است

مضمون اصلی شعر هر کجا می نیست گر گلشن بود غمخانه است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر