عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

هر جا که هست او غمزه زن، از عرفی شیرازی غزل 279

غزل 279 ام از 981 غزلیات

هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

1 هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد دل می دهد، جان می چکد، سر می رود، دین می برد

2 از وعده گاه وصل او، هر شام تا غمخانه ام آرام در خون می تپد، امید تمکین می برد

3 کز باد عیش آباد وصل، آمد نسیم مژده ای کز خون دل گل می دهد، وز روی غم چین می برد

4 گر یار شادی هست دل، هر گه که نامش می برم بهر چه غم را هر زمان، صد گونه نفرین می برد

5 خیزد دعایی از لبم ، کز معبد ناقوسیان با خلوت حسن قبول، آشوب آئین می برد

6 عرفی دهد جان را ز جا، تلقین کند بهر صنم کین سست پیمان ناگهان، زین حلقه بی دین می برد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد

شاعر شعر هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد چه کسی است ؟

شاعر شعر هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد عرفی شیرازی می باشد.

شعر هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد چیست ؟

قالب شعر هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد غزل است

مضمون اصلی شعر هر جا که هست او غمزه زن، آن غمزه آیین می برد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
عرفی شیرازی

هر جا که هست او غمزه زن، از عرفی شیرازی غزل 279

غزل 279 ام از 981 غزلیات
بنر