- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر کجا جلوه کند آن بت چالاک آنجا خواهم از شوق کنم جامه جان چاک آنجا
2 مبریدم ز سر راهش اگر میرم زار بگذارید خدا را که شوم خاک آنجا
3 مزن آتش به من ای آه در آن کوی مباد دود خیزد ز سر این خس و خاشاک آنجا
4 شدم آواره شهری ز گرفتاری دل که ز خونریز غریبان نبود پاک آنجا
5 پای جایی که نهد کاش گذارد اول که به مژگان ز خس و خاک کنم پاک آنجا
6 دور ازان در گذرانم ز فلک ناوک آه تا چه سان می گذراند دل غمناک آنجا
7 جامی از خون خود آلوده مکن صیدگهش که نبندند چنین صید به فتراک آنجا