-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر جا سخنی از آن دهان رفت کیفیت باده از میان رفت
2 خوش آن که به دور چشم ساقی سر مست و خراب از این جهان رفت
3 بی مغبچگان نمیتوان زیست وز دیر مغان نمیتوان رفت
4 با جلوهٔ آن مه جهان تاب آرایش ماه آسمان رفت
5 بر دست نیامد آستینش اما سر ما بر آستان رفت
6 تا ابرویش از کمین برآمد بس دل که ز دست از آن کمان رفت
7 من مینو و حور خود نخواهم تن را چه کنم کنون که جان رفت
8 از دست تو ای جوان زیبا هم پیر ز دست و هم جوان رفت
9 من با تو به هر زمین نشستم تا دیده به هم زدم زمان رفت
10 از کوی تو عاقبت فروغی روزی دو برای امتحان رفت